نامه ای از یک قاصدک

سلام صیاد. ای یکی یکدانه گلستان دلدادگی.تولدت مبارک.
راستی نمی دونی چقدر بزرگ شدی.اما من هنوز خیلی کوچکم  ودارم بر پای شمع تولدت آب میشوم.
منت سر تقئیم گذاشتی.
تابستان را خخجالت دادی.
شهریور را سر افرازکردی.
تاریخ تولدت راتاابد شرمنده خودت کردی.
نازین اینجا به احترام تولدت یک شمعدانی ویک شمعدان خالی جداجدا درحال سوختند.
دل منرا نگو؟
آقا مواظب خودت باش.مراقب لطافت روح مهربانت.دردهای نگفته سازت.دردهای بسته خلوتت.
زمزمه های تنهاییت.
غصه های ارغوانیت.مخصوصا اسم قشنگت باش...
کسی که امسال شهریور را بیشتر ازهمه دوست دارد...